مهدی بیا .....اینجا به تو نیاز است
ایکاش می آمد آن مرد با چهره آسمانی با یک بغل شور و لبخند ، با یک سبد مهربانی
ایکاش می آمد آن مرد ، مردی که از ما جدا شد ما در دلِ دره ماندیم ، او راهی قله ها شد
ایکاش می آمد اما...، ایکاش می آمد این شهر یک بار با قلب تشنه ، او را صدا میزد این شهر
ایکاش می آمد اما...، فریاد اگر او بیاید شک دارم اصلا صدایش در این هیاهو بیاید
ایکاش حالا نیاید ، شاید که فردا بفهمیم تا قدر یک ناخدا را ، در خشم دریا بفهمیم
اینجا نیا ای مسافر ! اینجا که شهر درنگ است اینجا پر از قلب خاموش ، اینجا پر از چشم تنگ است
ای مرد! حالا همانجا مهمان آیینه ها باش اندوه بی دردی ما در عصر آدینه ها باش
اینک کسی آمد اما در کوچه تنها قدم زد یک دفتر از اسم ما داشت ، روی تمامش قلم زد
کتاب: از آهو تا کبوتر / موضوع: اشعار آئینی / شاعر:قاسم صرافان / ناشر: آرام دل